پارت سیزده

زمان ارسال : ۱۱۴ روز پیش


برهانِ‌زخمی روی‌تشک‌دراز‌کشیده‌بود، آبله‌مرغون‌‌حسابی‌ ضعیفش کرده. دلش‌آشوب‌به‌پا بود وضعیت‌اقتصادی‌شون بد، وضعیت‌پیچیده‌خونواده‌اش هم یک‌طرف اگه دل‌خوش‌خدا نبود تاحالا زیر این‌بار له‌می‌شد.

همه‌سختی‌هاش با‌شروع جنگ‌‌آغاز‌ و پایانش‌رو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید